بنر عنوان نشریه وقایع اتفاقیه

از شمارۀ

عبور از سنگلاخ

نورنگاریiconنورنگاریicon

خوابگاه و تجربه آزادی و تنهایی

نویسنده: مهدی داورپناه

زمان مطالعه:2 دقیقه

خوابگاه و تجربه آزادی و تنهایی

خوابگاه و تجربه آزادی و تنهایی

هفده ساعت راه را آمده‌ام این‌طرف کشور و نشسته‌ام پشت یک میز چوبی پر از خط‌وخش، که هر خطش مال یک سال متفاوت و یک دانشجوی متفاوت است! کسی توی اتاق نیست. امشب را تنها می‌خوابم. در اتاق را قفل کرده‌ام. سبد فلاسک و لیوان‌ها را می‌کشم جلو و برای خودم یک فنجان چایی می‌ریزم. بیخ گوشم شجریان، «یاد ایام» را می‌خواند. یاد خانه می‌افتم. یاد حرف‌های یک دوست درباره خانه می‌افتم. «خونه یک مکان نیست. یک حسه...» چشم هایم را می‌بندم. در علفزار خیالم می‌چَرم. یاد آخرین باری که برگشتم خانه می‌افتم. زانوی مامان شرمنده گل‌های طبقه بالا شده بود و روی سرش، لشکر تارهای سفید، روزگار موهایش را سیاه کرده بودند. رمق از دست‌های بابا رفته بود و قدرت بینایی‌اش یکی‌دو سانت عقب‌نشینی کرده بود. زندگی‌های غربتی این چیزها را هم دارد. تنها نقطه اتصالت به خانه و خانواده، می‌شود شمارش چروک‌های جدید روی پیشانی دایی و کم‌حرف‌شدن‌های رفیقت... . دوری این چیزها را هم دارد و باید دانست، که هرقدر می‌ارزد، همان‌قدر درد خواهد داشت.

 

مهدی داورپناه
مهدی داورپناه

برای خواندن مقالات بیش‌تر از این نویسنده ضربه بزنید.

instagram logotelegram logoemail logo

رونوشت پیوند

کلیدواژه‌ها

نظرات

عدد مقابل را در کادر وارد کنید

نظری ثبت نشده است.